یکی از زیباترین رویدادها در زندگی هر فردی روز ازدواج اوست که با حضور خانواده، اقوام و دوستان به یادماندنی و زیباتر می شود، اما مراسم ازدواج نیز مانند بسیاری از دیگر رسوم در کشورهای مختلف به اشکال متفاوتی برگزار می شود که شاید موجب شگفتی نیز باشد.
آداب و رسوم ازدواج در بسیاری از کشورها به قدری عجیب است که شاید از شنیدن آن متحیر شوید .
ﻫﺮ یک از ﻛﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎی ﻏﺮبی آداب و رﺳﻮم ﻣﺨﺼﻮص ﺑﻪ ﺧﻮد را دارﻧﺪ و ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻔﺎوﺗﻬﺎیی ﻛﻪ در ﻣﺮاﺳﻢ ازدواج ﻣﺸﺎﻫﺪه می شود ﻣﺸﺎﺑﻬﺖ ﻫﺎیی نیز ﻣﻮﺟﻮد اﺳﺖ ﻛﻪ در این ﻧﻮﺷﺘﺎر اﺑﺘﺪا ﻣﺸﺎﺑﻬﺖ ﻫﺎ بیان ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺷﺪ و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎیی از آداب و رﺳﻮم ﻫﺮ ﻛﺸﻮر ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
اروپای غربی هم مانند سایر کشورها آداب ورسوم خاصی برای ازدواج دارد
رسوم مختلف ازدواج در اروپای غربی
ساق دوش :
داشتن ساقدوش همراه داماد از آلمان شروع شده است. در روزگار قدیم رسم بر این بود که داماد عروس آینده را از روستای مجاور برباید و نیرومندترین دوستش (ساقدوش) او را در این کار کمک کند. یکی از وظایف ساقدوش، حمایت از داماد و مبارزه با بستگان دختر بود که در جریان مراسم ازدواج احتمالا مبادرت به پس گرفتن او از داماد می کردند.
شعر قافیه دار :
بسیاری از آداب و رسوم ماندگار ازدواج کشورهای غرب اروپا از انگلستان شروع شده اند. خواندن شعر قافیه داری که راجع به "چیزی جدید، چیزی قدیمی، چیزی عاریه، چیزی آبی رنگ است" امروز بخش مهمی از جشن های ازدواج است. هرچند که شاید بسیاری از عروس و دامادها ندانند که ویژگی های این شعر چیست.
«چیز قدیمی» نماد استمرار است که اغلب شامل یک بند کفش یا روسری مادربزرگ یا یک قطعه جواهر قدیمی بود.
«چیز جدید» نماد امید به آینده است و می تواند هر چیز جدیدی از قبیل پارچه نو، یا نواری باشد که به لباس عروس دوخته می شود.
«چیز عاریه» نماد خوشدر زندگی مشترک است و اغلب یکی از دوستان عروس که ازدواج موفقی داشته آن را تهیه می کند.
چیزی آبی رنگ که از قدیم رنگ پاکدامنی و صداقت بوده است و در اکثر مواقع نوار پارچه آبی رنگی به پایین لباس ازدواج عروس و داماد دوخته می شد.
انگشتر نامزدی :
در سال 860 میلادی پاپ نیکولاس اول اعلام کرد که تبادل انگشتر نامزدی (آن هم طلا) برای عقد پیمان زناشویی الزامی است. در قرن 13 پاپ اینسنت سوم (Pope Innocent III) اعلام کرد که یک حلقه برای نامزدی و یک حلقه برای جشن ازدواج باید مبادله شود. ضمن اینکه بین نامزدی و عروسی مدتی باید وقفه ایجاد شود. طلا بودن انگشتر به معنی آن است که داماد مال و ثروت خود را نثار همسر آینده اش می کند.
617 سال بعد از فرمان نیکولاس اول، این انگشتر طلا به نگین الماس مزین شد. در 1477 ماکسیمیلیان امپراتور رم به شاهزاده خانم مری (اهل بورگاندی) انگشتر نامزدی الماس نشان اهدا کرد و این رسم تا امروز پابرجاست و انگشتر الماس نشان نامزدی مورد علاقه دوشیزگان غرب اروپاست. اهدای انگشتر طلای نامزدی برای نخستین بار در ایتالیا مرسوم شد.
پرتاب کفش کهنه
به طرف کالسکه عروس و داماد در دوران تئودور (Tudor) رسم شد. اگر کفشی به کالسکه برخورد می کرد، آن را نشانه ی خوش اقبالی می دانستند. رسم امروزی بستن کفش ها به عقب اتومبیل عروس و داماد، شکل تغییر یافته پرتاب کفش کهنه است.
لباس سفید
امروز، تصور عروس بدون لباس سفید بسیار مشکل و تا حدی ناممکن است. قبل از قرن 16 میلادی این رسم مهم امروزی رایج نبود. ملکه آن بریتانی (Ann of Brittany) (یکی از ایالت های فرانسه) در سال 1499 پوشیدن لباس سفید را برای عروس رواج داد.
حمل عروس روی دست ها :
هنگامی که عروس و داماد، پس از پایان مراسم به جلوی خانه خود می رسند، داماد عروس را روی دست هایش می گیرد و برای اینکه پایش به آستانه در نرسیده باشد، او را برای اولین بار به این صورت به داخل خانه می برد. این رسم از دو باور نشأت می گرفت:
اول اینکه اگر عروس هنگام وارد شدن به خانه جدید پایش بلغزد یا پیچ بخورد، بد اقبالی و بلا و مصیبت، زندگی مشترک او را تهدید خواهد کرد. باور دوم این بود که ارواح خبیثه ای که در آستانه در ساکن هستند، به محض اینکه عروس پا به آستانه گذاشت، از طریق پاهایش وارد بدن او می شوند و زندگی مشترک آن دو را تباه می کنند. البته رمانتیک ترین راه حل، همان است که داماد عروس را روی دست هایش بگیرد و از آستانه عبور دهد.
اکنون پس از اشاره به چند مورد مشترک به برخی از آداب و رسوم هر اکنون پس از اشاره به چند مورد مشترک به برخی از آداب و رسوم هر کشور می پردازیم.شور می پردازیم.
آلمان
وقتی نوزاد دختری متولد می شود ، چندین درخت به افتخار تولدش می کارند. در آستانه ازدواج و پس از مشخص شدن تاریخ عروسی ، درختها ر ا می فروشند و خرج تهیه جهیزیه اش می کنند.
رسم منحصر به فردی که در آلمان رواج دارد، چاپ روزنامه ازدواج از جانب خانواده و دوستان عروس و داماد است. این روزنامه یا کتابچه حاوی عکسها ، مطالب و خاطراتی از زوج است. در مراسم پذیرایی از میهمانها ، این روزنامه ها را می فروشند و به عروس و داماد هدیه می کنند تا صرف هزینه ماه عسل شود.
مراسم ازدواج در آلمان به طور سنتی در واقع سه روز ادامه دارد. روز اول زوج آلمانی در یک محضر در مرکز شهر با حضور افراد خانواده و دوستان نزدیک، با عقد عرفی زن و شوهر می شوند. روز دوم ، جشن بزرگ و اصلی برگزار می شود و عروس و داماد همه دوستان و همسایگان و آشنایان ر ا دعوت می کنند. میهمانان برطبق سنت بشقابهای کهنه ای ر ا به نشانه خوش یمنی برای شکستن می آورند ، تازه عروس و داماد ، تکه های شکسته شده را جارو می کنند به این باور که در منزل آنان هرگز چیزی نخواهد شکست.
در روز سوم مراسم عقد شرعی برگزار می شود. به جز چند نفر دختر گل به دست کس دیگری عروس ر ا همراهی نمی کند . گاهی در زمان بستن پیمان زناشویی ، وقتی عروس و داماد زانو زده اند، داماد زانویش را روی لباس عروس می گذارد که بدین وسیله نشان دهد در ر وابط زناشویی حرف اول ر ا خواهد زد. پس از سرپا ایستادن ، بعضی از عروس ها پا روی پای داماد می گذارند تا خلاف آن را نشان دهند.عروس و داماد پس از خروج از کلیسا ، سکه هایی ر ا به طرف کودکان نظار ه گر پرتاب می کنند.
سپس مراسم پذیرایی از مهمانان شروع می شود. رسم بر این است که ساقدوش عروس ر ا از مراسم پذیرایی برباید و به میکده محل ببرد. آن دو در آنجا می مانند و نوشیدنی صرف می کنند تا داماد سر برسد و پس از پرداخت صورتحساب عروس را به مراسم برگرداند. در پایان مراسم دوستان عروس و داماد ، همه درهای خروج از سالن پذیرایی را با روبان یا حلقه های گل مسدود می کنند تا عروس و داماد برای عزیمت به ماه عسل مجبور به پرداخت عوارض خروج شوند که البته در بیشتر مواقع ، شامل قول برپایی یک میهمانی دیگر پس از بازگشت ماه عسل است.
اتریش
خواستگاری در اتریش در سالیان گذشته دور رسمیت بیشتری داشت. داماد ، افراد خانواده یا دوستان خود را برای ابراز علاقه به دیدار خانواده دختر می فرستاد. این فرستادگان اگر در طی راه مرد نابینا ، زن باردار یا راهبی را میدیدند ، چنین می پنداشتند که این پیوند عاقبت خوشی نخواهد داشت و از خو استگاری منصرف می شدند ولی اگر سر راه خود بُز، کبوتر یا گرگ می دیدند، این نشانه ها را خوش یمن دانسته و یقین پید ا می کردند که این ازدواج توأم با خیر و خوشی است.
ازدواج زن با مردی که ابتدای نام خانوادگی اش با او یکسان باشد ، بدشگون شمرده می شد و در شعری با این مضمون نمود پیدا می کرد:
To change the name and not the letter,
Is to change the worst and not the better.
تغییر نام که بدون تغییر حرف اول ( نام خانوادگی) است ، تغییری در جهت بدتر شدن است تا بهتر شدن. تازه عروس پیش از عروسی نباید نوشتن نام جدید خود را تمرین کند. این طور تصور می شود که وسوسه و گمراهی آینده اش ر ا تباه می کند.اگر چه بیشتر عروسی ها در روز شنبه برگزار می شود ، این کار در گذشته بد یمن انگاشته می شد. البته جمعه ها را هم بد یمن می دانستند مخصوصا جمعه ای که در سیزدهمین روز ماه واقع شده باشد ، شعر معروف برگزاری عروسی ر ا در نیمه اول هفته مسیحی توصیه می کند.
Monday for wealth, Tuesday for health, Wednesday the best of all, Thursday for losses, Friday for
crosses, Saturday for no luck at all.
دوشنبه ثروت ، سه شنبه صحت ، چهارشنبه بهترین ، پنجشنبه تلفات ، جمعه درد و محنت ، شنبه بدترین است. دوختن و آماده کردن لباس توسط خود عروس شگون ندارد و همچنین داماد نباید عروس را قبل از مراسم در لباس عروس ببیند ، زیرا بداقبالی می آورد. عروس قبل از روز عروسی نباید لباس ر ا به طور کامل بپوشد. بعضی عروسها یک کوک نهایی را برای موقعی می گذارند که درست قبل از عزیمت به محل برگزاری مراسم باشد. در مورد استفاده از تور روبند ، این طور تصور می شد که عروس در مقابل ارواح خبیثه آسیب پذیرند و بدین وسیله از او حفاظت به عمل می آوردند.
در مورد استفاده از ترکیب گلهای قرمز و سفید ، خرافات آن ر ا ممنوع کرده بود ، زیرا نماد خون و بانداژ (پانسمان) محسوب می شوند.
هنگامی که عروس عازم مراسم ازدواج می شد ، یکبار نگاه کردن به آینه برایش خوشبختی می آورد ، ولی نگاه دوم بدیمن انگاشته می شد. اگر در طول مسیر جاروی دودکش پاک کنی دید می شد علامت خوشبختی بود. گاهی می شد که خانواده عروس با دادن پول این امکان را ایجاد کنند. دیدن عنکبوت ، گربه سیاه و رنگین کمان هم خوش یمن شمرده می شد.
آب و هوای بد در روز عروسی نشانه شو ر بختی بود در حال یکه در بعضی فرهنگها بارش باران ر ا خوش یمن می دانند . می گفتند که آسمان ابری و وزش باد همراه خود زندگی پرتلاطم خواهد آورد و از طرف دیگر برف با بارش خود برایشان ثروت و باروری خواهد داشت.
یِنگه ( ساقدوش عروس) لباسی شبیه او می پوشید و برای درامان ماندن عروس از آسیب ارواح خبیثه نقش طعمه ای را برای گیج کردن آنها بازی می کرد.
اتریشی ها باور داشتند که در اولین خرید خانه ، هر کسی زودتر چیزی بخرد ، در روابط زناشویی مسلط می شود. بسیاری از عروس ها با خریدن چیزی کوچک مثل سنجاق از ینگه خود، درست بعد از پایان مراسم ، خیال خود ر ا راحت می کردند.
اسپانیا
از سالیان دور ، عروس شکوفه های نارنج را در جشن ازدواج در دست می گیرد. از آنجا که درخت بهارنارنج به طور همزمان میوه و شکوفه می دهد ، گلهای آن را نماد خوشبختی و شادمانی می دانند. عروس و داماد قبل از ازدواج در کلیسا پیمان می بندند و داماد سیزده سکه به عروس هدیه می دهد که نشانه اعلام حمایت از اوست. تازه عروس هم این سکه ها ر ا در کیسه کوچکی می گذارد و با خود به مراسم جشن عروسی می برد.
طبق رسوم اسپانیایی، عروس از دیرباز لباس ابریشم مشکی می پوشد و تور خوش بافت روی صورت خود می اندازد و داماد معمولاً پیراهنی گلدوزی شده به تن می کند که عروس خانم آن ر ا با دستهای خود دوخته و آماده کرده است.
در جریان مراسم عروسی مهمانان رقص سنتی Sequidillas manchegas را اجرا می کنند و به عروس و داماد هدایایی می دهند.